داستان دختر سی دی فروش

ساخت وبلاگ

داستان دختر سی دی فروش

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادر
پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟ چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
نوستالژی باطعم سیگار...
ما را در سایت نوستالژی باطعم سیگار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ابوالفضل اسماعیلی abolfazil9927 بازدید : 636 تاريخ : چهارشنبه 16 مرداد 1392 ساعت: 18:53

آرشیو مطالب

لینک دوستان

نظر سنجی

بهترین دوست از نظر تو؟

خبرنامه